گناه یعنی بلا ، بلای جانِ ما
گناه یعنی جدایی از حسین و کربلا
الا اهلِ عزا الا اهلِ ولا
گناه یعنی جدایی از حسین و کربلا
حالِ مرا در فراق تو کنارِ گودالِ قتلگاه
فقط خدا می داند
حالِ تو را با شنیدنِ هجومِ دشمن به خیمه گاه
فقط خدا می داند
ای دل خسته مگو تنهایم
تو خدا را داری تو خدا را داری
بهتر از این در و درگاه ازل
تو کجا را داری تو کجا را داری
از تمام صف شکنان فقط تو ماندی برای من عباس
از همه بیش تر امروز امیر لشکر!
می برازد که بگویی تو « انابن الحیدر »