اشک و عزای من است شور و نوای من است
فقط برای حسین فقط برای حسین
گریه ! به دیده بیا آماده شد دل ما
فقط برای حسین فقط برای حسین
عمری شده که در تسخیر این غمم
از خود رها شدم درگیر این غمم
از کودکی به من می گفت مادرم
دلبند من بگو: من پیرِ این غمم
این غم پناه من است ترکش گناه من است
فقط برای حسین فقط برای حسین
اخلاص کربلا از من ریا گرفت
گشتم حسینی و دستم خدا گرفت
در بحر عشق او آب از سرم گذشت
یک جذبه از حسین از من مرا گرفت
افشای راز دلم نذر و نیاز دلم
فقط برای حسین فقط برای حسین
هر جا دلم شکست «ابکی للحسین»
داغی به دل نشست «ابکی للحسین»
تا آخرین قدم تا آخرین نفس
تا چشم و گریه هست «ابکی للحسین»
گریه کلام من است اصل پیام من است
فقط برای حسین فقط برای حسین
اشکی که می چکد از غم علامت است
این خواهش دل و عرض ارادت است
ما از غمی گران آتش گرفته ایم
از آتش درون این گریه آیت است
یا رب قسم به سحر اشکم بگیر و ببر
فقط برای حسین فقط برای حسین
راهی که می رویم راه محرم است
معیار عشقمان ماه محرم است
هر کاخ ظالمی، هر گوشه از جهان
ویران کننده اش آه محرم است
هستم گدای حسین جانم فدای حسین
فقط برای حسین فقط برای حسین
موج ِغمِ حسین طوفان شده به جان
فریادِ داغِ ماست این اشک بی زبان
دستورِ این عزا از آسمان رسید
ما گریه می کنیم همپای آسمان
نامش بهانه اشک این دیده خانه ی اشک
فقط برای حسین فقط برای حسین
درچشم و در دلم برپا عزای اوست
آغاز عشق من از کربلای اوست
اشکم رفیق آه ، پوشیده ام سیاه
این بغض در گلو تنها برای اوست
آهم عیان شده است اشکم روان شده است
فقط برای حسین فقط برای حسین
من آمدم که باز، عاشق ترم کند
دل می دهم که یار، لایق ترم کند
باید بخواهم از بال و پرِ دعا
تا در مسیر عشق صادق ترم کند
خاکی بگو به نوا خلقم نموده خدا
فقط برای حسین فقط برای حسین
شاعر اهل بیت : حسین بادروج
نظر خود را بنویسید