این نوحه از اشعار شاعر اهل بیت (ع) حسین بادروج است که زبانحال حضرت سکینه بنت الحسین(ع) است که توسط برادر علی خاکی اجرا شده.
شمر و گلوی تو ، گودال قتلگاه
تا زنده ام پدر! یادم نمی رود
اسبی که بی سوار آمد به خیمه گاه یادم نمی رود
برگردان اول : نگاه آخر تو ، به زینب و به رباب
سفارشت به حجاب یادم نمی رود…
برگردان دوم: بابا غریبی ات یادم نمی رود
دریا حریف این آتش نمی شود
برگردان سوم:
وقتی که می رسید خنجر به حنجرت یادم نمی رود…
آن دم که می برید آن بی حیا سرت یادم نمی رود…
ما همه عبّاس توایم
پرچمت روی زمین نمی ماند
وارثِ احساس توایم
پرچمت روی زمین نمی ماند
*************
عشقِ ما ثار الله یا أبا عبد الله
پرچمت روی زمین نمی ماند
*************
گرفته ایران عَلَمت/همه یار و همقدمت/مدافعانِ حرمت/پرچمت روی زمین نمی ماند
آتشی از دل یک واقعه ما را می سوخت
لحظه ها را نفس ثانیه ها را می سوخت
داغ هفتاد و دو تن در دل یک قافله بود
خاطری سوخته و
خاطراتی که پر از حرمله بود
و نگاهی که هنوز
گوئیا منتظر یک خبر از علقمه بود
و سری تشنه که تا کرب و بلا با بدنش فاصله بود
این نوحه زبان حالی است از حضرت زینب (سلام الله علیها) از لحظه شهادت تا عبور از قتلگاه قهرمان نمیرایش
با الهام از « لاتمحوا ذکرنا و لا تمیت وحینا» فرازی از خطبه ی او در مجلس یزید که ستون های ستم آل امیه را لرزاند و برای همیشه رسوای عالم کرد…
با تنی در قتلگاه حنجری بر نیزه ها زنده تر می شود حسین
در امان از هر خزان با نسیم هر اذان زنده تر می شود حسین
برگردان اول: در ضمیر عاشقان در دل آزادگان شعله ور می شود حسین
برگردان دوم: لا تمحوا ذکرنا لا تمیت وحینا زنده تر می شود حسین
برگردان سوم:
حسین من نمی میرد غمش پایان نمی گیرد زنده تر می شود حسین