آتشی از دل یک واقعه ما را می سوخت
لحظه ها را نفس ثانیه ها را می سوخت
داغ هفتاد و دو تن در دل یک قافله بود
خاطری سوخته و
خاطراتی که پر از حرمله بود
و نگاهی که هنوز
گوئیا منتظر یک خبر از علقمه بود
و سری تشنه که تا کرب و بلا با بدنش فاصله بود
این نوحه زبان حالی است از حضرت زینب (سلام الله علیها) از لحظه شهادت تا عبور از قتلگاه قهرمان نمیرایش
با الهام از « لاتمحوا ذکرنا و لا تمیت وحینا» فرازی از خطبه ی او در مجلس یزید که ستون های ستم آل امیه را لرزاند و برای همیشه رسوای عالم کرد…
با تنی در قتلگاه حنجری بر نیزه ها زنده تر می شود حسین
در امان از هر خزان با نسیم هر اذان زنده تر می شود حسین
برگردان اول: در ضمیر عاشقان در دل آزادگان شعله ور می شود حسین
برگردان دوم: لا تمحوا ذکرنا لا تمیت وحینا زنده تر می شود حسین
برگردان سوم:
حسین من نمی میرد غمش پایان نمی گیرد زنده تر می شود حسین
سخنرانی جناب آقای بادروج در دو بخش تهیه شده که دوستان عزیز
میتوانند جهت دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنند
قسم به دست و علم به عرش و لوح و قلم
بیا بیا مهدی (عج) …
بیا که بی تو جهان گرفته رنگ عدم
بیا بیا مهدی (عج) ..
برگردان اول: جوانی ام همه رفت شدم شکسته ترین
بیا بهار دلم بهشت روی زمین
بیا بیا مهدی (عج) …
برگردان دوم: تو را قسم به خدا به کشته های منا
قسم به حج کسی که شد بدل به عزا
ماه من از خیمه درآ خیره کن چشم همه را بر بلندای علمت
تازه کن این زمزمه را «یاعلی» « یا فاطمه» را ای به قربان قدمت
برگردان مخالف اول:
روشنی بخش طلوع روز دهم
شیر میدان با شروع روز دهم
خیره کن چشم همه را بر بلندای علمت
برگردان مخالف دوم:
به این سردار لشکر هزار الله اکبر
طنین هر صدا می گوید عباس
نفس در سینه ها می گوید عباس
نه تنها کودکان و زینب و من
تمام کربلا می گوید عباس
به لبها نام تو روییده عباس!
علی دست تو را بوسیده عباس!
بیا تا یکصدا دشمن بگوید:
که واویلا زره پوشیده عباس
به صورت ماه من زیبا ترینی
به صولت کوه پابرجا ترینی
به این پرچم به این قامت به این دست
میان لشکرم پیدا ترینی
منبع: وبلاگ شاعر اهل بیت(ع) آقای حسین بادروج