بر بامشان سنگست …
متن نوحه مجلسی اجرا شده در شب ۷محرم توسط مداح ارجمند حاج رضا پوررکنی
بر بامشان سنگست و در بازار آهن
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
اینجـا برای کُشتنت هم داستانست
صف های طولانی خریدار سنانست
شمشیرِ تیز و نیزه و اسبان رَهوار
امروز تنها فکر مردان و زنانست
برگرد آقا ، شهر کوفه نیست ایمن
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
در بازی طفلان کوفی دیدم امروز
دایم فقط در جنگ ها ظلمست پیروز
دَه تَن به جنگ یک نفر ، بس نابرابر
افکارشان وهمیست سخت وخانمان سوز
اینجا نشسته در کمین ، یک شهر دشمن
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
از عصر تا حالا عطش می سوزدم جان
از بس دویدم در میان شهر ، حیران
هنگامِ مغرب تا عشا ، برگشت افکار
بر قتلِ من با دشمنم بستند پیمان
بر قولِ کوفی اعتباری نیست کُلاً
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
آهنگران شمشیر می سازند بسیار
گاهی زره ، گاهی سپر ، یا گاه زهوار
اینجا برایِ عشق جایی نیست جز «حبس»
اینجا برای مرد جایی نیست جز «دار»
مصرف ندارد جز برای قتل ، آهن
یا سَیِّدی سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
بابا به دختر وعده ی خلخال داده
این وعده را از پار تا امسال داده
یک کاروان در راه کوفه پُر زِ دختر
اینبار شاید روزگار ، اقبال داده
برقیست در چشمانشان ، ای وای بر من
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
میدان پر از تن های زخم آگین و بی سر
جلاد پر کارست اینجا ، ای برادر
کافیست با آل علی هم رنگ باشی
یک آن نمی بینی امان از قومِ کافر
«مسلم» ندارد راه ، جز تا مرگ رفتن
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
از قلبشان برقِ طلا ، بُرده است ایمان
در چهره هاشان جای دارد چشم شیطان
مهمان کُشی در خون کوفی رخنه کرده
فرقی ندارد گبر باشد یا مسلمان
با طعنه می گویند در بازار و برزن :
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
خون کردن قلب یتیمان می پسندند
آزار و زجرِ طفلِ گریان می پسندند
مردم برای نیک نامی در تلاشند
اینها مرامِ زشت نامان می پسندند!
گشتم ندیدم یار ، بی سودست گشتن
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
خیلی سر قول و قرار خویش ماندند!
خیلی برای قاصد تو جان فشاندند!
تنها تمنایم همین یک حرف ، آقا:
هر جا به دستت نامه ی مسلم رساندند؛
برگرد تا زودست ، جایز نیست ماندن
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
شعرم برایت رنگ دیگر دارد ، ای دوست
گَردی زِ خاکِ پایِ مادر دارد ، ای دوست
من آن « سیه پوشم » که در او مُرد تردید
داغِ تو را بی حرف باور دارد ، ای دوست
پا نِه به چشمم تا شود چون روز ، روشن
یا سَیِّدی ، سِبطُ النَّبی« أَهْلاً وَ سَهْلاً»
***
التماس دعا
« سیاهپوش »
برگرفته از وبلاگ siahpoush64.blogfa.com
شاعر : یاسر قربانی
قربانی