سلسله اشعار عاشورایی – بخش چهارم
اینجا روان اشک خلائق از ذو عین است
اینجا مزار یوسف زهرا حسین است
اینجا شرف بر جنت موعود دارد
اینجا ملک روی غبار آلود دارد
اینجا کلام الله را در خون کشیدند
اینجا حسین بن علی را سر بریدند
اینجا زغصه جان عالم بر لب آمد
اینجا صدای مرکب بی صاحب آمد
اینجا گلوی خشک اصغر را دریدند
صید حرم را تشنه لب در خون کشیدند
اینجا علی اکبر زصدر زین فتاده
اینجا پدر بر صورتش صورت نهاده
اینجا خزان گردیده گلهای مدینه
نیلی ز سیلی گشته رخسار سکینه
اینجا بروی آل طاها آب بستند
پیشانی فرزند زهرا را شکستند
اینجا به خون فرزند زهرا دست و پا زد
در زیر تیغ شمر مادر را صدا زد
اینجا زغم رنگ از رخ زینب پریده
بگذاشته لب را به رگهای بریده
اینجا ولایت گلشنش آتش گرفته
اینجا یتیمی دامنش آتش گرفته