ماه من از خیمه درآ خیره کن چشم همه را بر بلندای علمت
تازه کن این زمزمه را «یاعلی» « یا فاطمه» را ای به قربان قدمت
برگردان مخالف اول:
روشنی بخش طلوع روز دهم
شیر میدان با شروع روز دهم
خیره کن چشم همه را بر بلندای علمت
برگردان مخالف دوم:
به این سردار لشکر هزار الله اکبر
طنین هر صدا می گوید عباس
نفس در سینه ها می گوید عباس
نه تنها کودکان و زینب و من
تمام کربلا می گوید عباس
به لبها نام تو روییده عباس!
علی دست تو را بوسیده عباس!
بیا تا یکصدا دشمن بگوید:
که واویلا زره پوشیده عباس
به صورت ماه من زیبا ترینی
به صولت کوه پابرجا ترینی
به این پرچم به این قامت به این دست
میان لشکرم پیدا ترینی
منبع: وبلاگ شاعر اهل بیت(ع) آقای حسین بادروج
أَخِی عَبَّاسْ یاأَبَا الفَضْلْ یاأَبَا الفَضْلْ
سَاقِیَ النَّاسْ یاأَبَا الفَضْلْ یاأَبَا الفَضْلْ
اکنون دیگر او تشنه آب نیست. تشنه دیدار کسی است که تصویرش را در آب دیده است و انگار او نه مشک که آب حیات عالم را با خود حمل می کند.
هیچکس پیش رو نیست سکوتی مرموز و سرشار از التهاب بر فضای نخلستان سایه افکنده است.
چندهزار چشم از پشت نخل ها سوار را می پاید اما هیچکس جلو نمی آید.
سید مهدی شجاعی در کتاب «سقای آب و ادب» که شرحی است خواندنی از تولد تا شهادت قمر بنی هاشم، حضرت عباس(ع)، فصلی شیوا و مستند و حزنانگیز درباره آخرین تلاشهای علمدار کربلا برای آبآوردن از فرات دارد؛ گزیده ای از آن را در ادامه میخوانید:
«این عباس علی است. خسته، گرسنه، تشنه، داغدیده و مصیبت زده. داغ هایی که هر کدام به تنهایی برای از پا درآوردن مردی کافی است؛ داغ سه برادر، داغ یک فرزند، داغ چندین برادرزاده و خواهرزاده و داغ چند ده عزیز و همدل و همراه. نه خستگی، نه تشنگی، نه گرسنگی، نه این همه داغ، هیچکدام تاب از کف عباس نربوده و توان عباس را نفرسوده، اما دیدن تشنگی حسین(ع) و بچه های حسین، طاقتش را سوزانده و او را راهی شریعه کرده است.
چهارمین و آخرین شماره از سلسه مقالات علمدار عشق و ادب به قلم مداح اهل بیت(علیهم السلام) حاج مهدی تدینی که در شماره ۴۵ دوماه نامه تربیتی اخلاقی «خُلُق» به چاپ رسیده است، در اختیار دوست داران آن حضرت قرار میگیرد:
این نوشتار، از شماره قبل به سختترین مراحل خود، یعنی پرداختن به فضائل حضرت ابوالفضل(علیه السلام)رسیده است. مسلّماً پی بردن به فضائل انسانهای کامل، از عهده بشر عادی خارج است. عبادتِ «عَجَزَ الواصِفونَ عَنْ صِفَتِکَ» در مورد انسانهایی که به اوج کمالات انسانی میرسند نیز قابل صدق است. برای فهم فضائل کُمّلین، آن هم تالی تلو معصوم باید به انسانهای کامل پناه برد و از آنان خواست تا فضائل او را بشمرند. البته از آنجایی که این بزرگواران برای ما «اسوه» هستند، با مراجعه به تاریخ زندگانی ایشان نیز میتوان به برخی از این ویژگیها پی برد.
در شماره قبل به برخی فضائل دنیایی این ستاره درخشان انسانیت اشاره شد. در این شماره، به مواردی دیگر از فضائل دنیایی و نیز جایگاه آخرتی آن بزرگوار اشاره میکنیم: